ریحانه جونمریحانه جونم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
محمدرضا جونممحمدرضا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره
رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

گل های خوشبوی مامان وبابا

من مامان زینب مامان سه فرشته ی ناز هستم و خاطرات وروزمرگی هامون رو اینجا ثبت میکنم🌺

❤️❤️چراغ خونه ریحانه جون❤️❤️

1396/4/22 1:31
نویسنده : مامان زینب
359 بازدید
اشتراک گذاری
سلام دخترم عزیزم زندگیم دو روزه که با مامان جون وبابا جون رفتی خونشون عزیزکم خیلی جات خالیه دلم برات یک ذره شده میرم تو اتاق تختت رو میبینم یاد غر زدنهات میفتم فدات شم که خونه بدون تو سوت وکوره دلم گرفت خیلی زیاد کاش پیشم بودی عمرم نفسم که نفسم به نفست بندهزنگ میزنم باهات حرف میزنم همون روز اول گفتی مامانمو میخوام وزنگ زدی ولی از فرداش دیگه بی قراری نکردی
فدات بشم مامان جون هم کلی برات چیز خریده وحسابی بهت میرسه
چراغ خونه دخترم
یکی یدونه دخترم
قندونبات دخترم





اینم از هدیه های مامان جون🖕🖕🖕
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ساعت نیک
22 تیر 96 2:02
عزیزم امیدوارم بهش خوش بگذره و تندرست و شاد برگرده پیشتون. اگر خواستید غافلگیرش کنید به من سر بزنید