ریحانه جونمریحانه جونم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
محمدرضا جونممحمدرضا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره
رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

گل های خوشبوی مامان وبابا

من مامان زینب مامان سه فرشته ی ناز هستم و خاطرات وروزمرگی هامون رو اینجا ثبت میکنم🌺

نگرانی وباز نگرانی وباز از قند تلخ

1393/10/10 18:04
نویسنده : مامان زینب
197 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان اقا محمد متین دیروز بالاخره برنامه ریزی کردم وخونه عمه بودیم تا اجی رو نگهداره که من برم از مایشگاه سه بار ازم خون گرفتم. که با یکبار که خون نیومد شد 4بار _ نگرانم با دستگاه که113نشون داد ناشتا. تا امروز نگران بودم که بالا خره بابا جواب رو گرفته نگرانی هام الکی نبود همه بالا بودن هم ناشتا عمدوساعته وهم 5عصر ازهمه بدتر 2ساعته اخه دولقمه نون پنیر اینطور باید قندمو ببره 160؟؟وای به روزی که هوس عسل ومربا وشکر و.. کنم # حالم خوب نیست. همه بالا اخه دیگه چرا؟پسر عزیزم حالا داری تکون میخوری ولی من نگرانتم تا شنبه که برم دکتر قادریان برا نشون دادن ازمایش توکل به خدا انشالا که بقیشم بسلامتی بگذره_زنگ زدم به ماما قراره از دکتر بپرسه وبهم بگه!خدایا کمکم کن. راستی من واجی هم سرما خوردیم حالم خوب نیست!

پسندها (1)

نظرات (3)

محمد
26 دی 93 14:32
سلام تولدت مبارک جینگیلی به ما هم سر بزن.
رامین
31 تیر 94 5:23
سلام خوبین؟! وب زیبایی دارید،ایشالا که همیشه موفق باشید. میشه ازتون خواهش کنم از وب منم دیدن کنید ممنونم و منتظرتونم
گلی
1 مرداد 94 11:55
سلام خوبی؟؟؟؟ وب توپی داری لطفا به منم سر بزن