دوماهگی گل دخترم
سلام عزیز دلم دیروز دوماهت تموم شد وامروز وارد ماه سوم زندگیت شدی🌺
پارسال این موقع هیچ خبری از عضو جدید خانوادمون نبود امسال تو کنارمونی
خدایا شکرت که یک هدیه ی زبیا بهمون دادی🌻
این ماه مامان جون وباباجون احمد رفتن که حاجی بشن روز ۴شنبه ۲۰تیر از خونه ی ما رفتیم بدرقشون با خاله فاطمه وعمو مرتضی انشالله به صحت و سلامت حاجی بشن وبرگردن
پریروز هم رفتیم شوشتر با خاله پروین ودایی حسین که آش پشت پا رو درست کنیم ولی تو همش گریه میکردی وبی قرار بودی اخه چرا دخترم خیلی اذیت شدم همش شیر میخوردی ومی آ وردی بالا دیگه باهات گریه کردم از صبح یکسره بیدار بودی تا شب که رفتیم اهواز ولی خداروشکر آش خوب دراومد وتقسیمش کردیم
(کمی تند شد🌶) خیلی خوابت کمه چند روز پیش هم بردپت دکتر زند وکیلی بخاطر رفلاکس وبی قراری ولی گفت شیر کم بهش بده وبرات اسپری نوشت که زیاد تغییر نکردی
خودم حس میکردم وزن نگرفتی دیروز که رفتم بهداشت برا واکسن وزنت کرد ۵۰۴۰ بودی(قد۵۷) اون هفته ۵۱۰۰بودی تو کمیسیون شیر خلاصه خیلی ناراحتم گریم گرفت تو بهداشت نمی دونم چرا اضافه نکردی😔
از بس گریه میکنی وبی قراری بهم گفتن از عطاری چن چن بخر براش دیروز خریدیم وبهت میدم ولی زیاد تغییری مشاهده نکردم امروز کمپرس گرم باید برات بزارم
این عکس قبل از رفتن به بهداشت
۲۴تیر ۹۸🐦🐦🐦 دو ماهگی😍
۵۷روزگی رونیکا🤩